نگاهی به تریلوژی آندره مکین

بخش دوم و پایانی/
در سالونی که هر گوشۀ آن مسافری منتظر قطار است، راوی بیدار است و خوابش نمی‌برد، به تماشای مردی می‌نشیند که او هم منتظر است. در آن بین، در اتاقی نیمه‌تاریک به مرد میان‌سالی برمی‌خورد که پنهانی پیانو می‌نوازد. اتفاقاً راوی چند دقیقه قبل، میان خواب‌وبیداری خواب موسیقی دیده. فردا صبح در … ادامه خواندن نگاهی به تریلوژی آندره مکین